زندگینامه ولفگانگ موتسارت | بخش چهارم

ساخت وبلاگ

دوره دو ساله 1788-1789 برای موتزارت نقطه کمتری بود ، به قول خودش "افکار سیاه" و افسردگی عمیق را تجربه کرد. مورخان معتقدند كه او ممكن است به نوعي اختلال دو قطبي مبتلا بوده باشد ، كه ممكن است دوره هاي هيستري همراه با طلسم هاي خلاقيت سرشار را تبيين كند.

بین سالهای 1790 و 1791 ، که اکنون در اواسط سی سالگی است ، موتزارت دوره ای از بهره وری عالی موسیقی و بهبود شخصی را پشت سر گذاشت. برخی از تحسین برانگیزترین کارهای وی - اپرای فلوت جادویی ، کنسرتوی آخر پیانو در B-flat ، کنسرتو کلارینت در یک ماژور و رکویم ناتمام برای نام بردن از آنها - در این مدت نوشته شده است. موتزارت با اجرای مکرر آثار خود توانست محبوبیت عمومی خود را احیا کند. اوضاع مالی او شروع به بهبود می کند زیرا مشتریان ثروتمند در مجارستان و آمستردام متعهد می شوند که در ازای آهنگسازی های گاه به گاه ، سنوات را بگیرند. از این چرخش ، او توانست بسیاری از بدهی های خود را پرداخت کند.

با این حال ، در این مدت سلامت روحی و جسمی ولفگانگ آمادئوس موتزارت رو به وخامت بود. در سپتامبر 1791 ، وی برای اولین بار اپرای La Clemenza di Tito ، كه برای ساخت تاجگذاری لئوپولد دوم به عنوان پادشاه بوهمیا مأموریت داشت ، در پراگ بود. موتزارت برای مدت کوتاهی برای انجام نمایش برتر فلوت جادویی در پراگ بهبود یافت ، اما در ماه نوامبر بیشتر در مریضی افتاد و در رختخواب بود. كنستانزه و خواهرش سوفي براي كمك به پرستار براي سلامتي به كنار او آمدند ، اما موتزارت از نظر ذهني مشغول پايان دادن به نكوئيم بود و تلاش آنها بي نتيجه بود.

مرگ و میراث
موتزارت در 5 دسامبر 1791 در 35 سالگی درگذشت. علت مرگ نامشخص است ، به دلیل محدودیت های تشخیص پس از مرگ. به طور رسمی ، در این گزارش ، تب شدید میلیاردها ذکر شده است ، با اشاره به بثورات پوستی که شبیه دانه های ارزن است. از آن زمان ، فرضیه های زیادی در مورد مرگ موتزارت منتشر شده است. برخی علت آن را تب روماتیسمی دانسته اند ، بیماری که وی در طول زندگی خود مکرراً از آن رنج می برد. گزارش شد که مراسم خاکسپاری وی عزاداران کمی را به خود جلب کرد و وی را در یک قبر مشترک به خاک سپردند. هر دو اقدام در آن زمان عرف وین بود ، زیرا فقط اشراف و اشراف از عزاداری عمومی لذت می بردند و اجازه داشتند در گورهای مشخص شده دفن شوند. با این حال ، مراسم یادبود و کنسرت های وی در وین و پراگ با حضور خوبی برگزار شد. بعد از مرگ وی ، کنستانزه بسیاری از نسخه های خطی منتشر نشده خود را فروخت تا بدون شک بدهی های کلان خانواده را پرداخت کند. او توانست از امپراطور حقوق بازنشستگی دریافت کند و به احترام موتزارت چندین کنسرت یادبود سودآور ترتیب دهد. از این تلاش ها ، كنستانزه توانست امنیت مالی خود را بدست آورد و به او اجازه دهد فرزندانش را به مدارس خصوصی بفرستد.

مرگ موتزارت در سنین جوانی ، حتی برای دوره زمانی ، رخ داد. هنوز شهرت و موفقیت شهاب سنگی او در سنین پایین یادآور هنرمندان معاصر موسیقی است که ستاره آنها خیلی زود خاموش شده بود. موتزارت در زمان مرگ خود یکی از بزرگترین آهنگسازان در تمام دوران ها به حساب می آمد. موسیقی او بیان جسورانه ای ، اغلب پیچیده و ناهماهنگ داشت و نیاز به تبحر فنی بالایی از سوی نوازندگانی داشت که آن را اجرا می کردند. آثار وی در طول قرن نوزدهم ایمن و محبوب باقی ماندند ، زیرا زندگی نامه های مربوط به او نوشته می شد و موسیقی او از اجرای مداوم و اجرای مجدد سایر موسیقی دانان برخوردار بود. کارهای او بر بسیاری از آهنگسازان بعدی تأثیر گذاشت - از جمله بتهوون. موتزارت همراه با دوستش جوزف هایدن فرم های بزرگ سمفونی ، اپرا ، گروه تار و کنسرتو را که دوره کلاسیک را رقم زد ، تصور و کامل کرد. به طور خاص ، اپراهای وی بینشی روانشناختی عجیب و غریب ، منحصر به موسیقی در آن زمان را به نمایش می گذارد و امروزه نیز جذابیت خاصی برای نوازندگان و دوستداران موسیقی دارند.

با زندگی هنرمند مورد علاقت آشنایی پیدا کن!...
ما را در سایت با زندگی هنرمند مورد علاقت آشنایی پیدا کن! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegihonarmandan zendegihonarmandan بازدید : 159 تاريخ : 16 آذر 1399 ساعت: 15:0