زندگینامه سالوادور دالی | بخش دوم

ساخت وبلاگ

در حالی که نگاه غیرسیاسی دالی به زندگی مانع از پیروی دقیق وی می شد ، فلسفه دادا در طول زندگی بر کار او تأثیر گذاشت.

در بین سالهای 1926 تا 1929 ، دالی چندین سفر به پاریس انجام داد و در آنجا با نقاشان و روشنفکران تأثیرگذاری مانند پیکاسو که از آنها احترام داشت دیدار کرد. در این مدت ، دالی تعدادی از آثار را نقاشی کرد که تأثیر پیکاسو را نشان می دهد. وی همچنین با جوآن میرو ، نقاش و مجسمه ساز اسپانیایی آشنا شد که به همراه شاعر پاول اولوارد و نقاش ماگریت ، دالی را به سورئالیسم معرفی کرد. در این زمان ، دالی با سبک های امپرسیونیسم ، آینده گرایی و کوبیسم کار می کرد. نقاشی های دالی با سه مضمون کلی مرتبط شد: 1) جهان انسان و احساسات ، 2) نمادگرایی جنسی و 3) تصاویر ایدئوگرافی.

همه این آزمایشات منجر به اولین دوره سورئالیستی دالی در سال 1929 شد. این نقاشی های روغن کلاژهای کوچک تصاویر رویایی او بودند. در کارهای او یک تکنیک کلاسیک دقیق و متأثر از هنرمندان دوره رنسانس به کار رفته بود که با فضای "رویای غیرواقعی" که با شخصیتهای توهم آمیز عجیب و غریب ایجاد می کرد مغایرت دارد. حتی قبل از این دوره ، دالی خواننده مشتاق نظریه های روانکاوی زیگموند فروید بود. سهم عمده دالی در جنبش سورئالیسم همان چیزی بود که وی آن را "روش انتقادی پارانویا" خواند ، تمرین ذهنی دسترسی به ناخودآگاه برای تقویت خلاقیت هنری. دالی از این روش برای خلق واقعیتی از رویاها و افکار ناخودآگاه خود استفاده می کند و بدین ترتیب واقعیت ذهنی را به آنچه می خواست تغییر می دهد و نه لزوماً آنچه که هست. از نظر دالی ، این به روشی برای زندگی تبدیل شد.


در سال 1929 ، دالی هنگامی که با لوئیس بونوئل در دو فیلم Un Chien andalou (یک سگ آندلوسی) و L'Age d'or (دوران طلایی ، 1930) ، با سابقه همکاری کرد ، اکتشاف هنری خود را به دنیای فیلم سازی گسترش داد. که به خاطر صحنه افتتاحیه آن مشهور است - یک برش شبیه سازی شده چشم انسان توسط تیغ. هنر دالی چندین سال بعد در فیلم دیگری به نام Spellbound آلفرد هیچکاک (1945) با بازیگری گریگوری پک و اینگرید برگمن ظاهر شد. نقاشی های دالی در یک سکانس رویایی در فیلم مورد استفاده قرار گرفت و با دادن سرنخ هایی برای حل رمز و راز شخصیت روانی برای مشکلات روانشناختی جان بالانتین ، به طرح کمک کرد.
در آگوست 1929 ، دالی با النا دیمیتریونا دیاکونووا (که گاهی اوقات او را النا ایوانورنا دیاکونووا می نوشتند) مهاجر روسی 10 سال بزرگتر ملاقات کرد. در آن زمان ، او همسر نویسنده سورئالیست پاول ایلوارد بود. بین دالی و دیاکونوا جذابیت روحی و جسمی شدیدی ایجاد شد و او خیلی زود الوارد را برای معشوق جدیدش ترک کرد. دیاکونووا که با نام "گالا" نیز شناخته می شود ، موزه و الهام دالی بود و سرانجام همسر وی خواهد شد. او به تعادل - یا شاید بتوان گفت تعادل - نیروهای خلاق در زندگی دالی کمک کرد. او با بیانات و تخیلات وحشیانه خود قادر به پرداختن به جنبه تجاری هنرمندی نبود. گالا به امور حقوقی و مالی خود رسیدگی می کرد و با نمایندگی ها و مروجان نمایشگاه به توافق می رسید. این دو در یک مراسم مدنی در سال 1934 ازدواج کردند.

تا سال 1930 ، دالی به چهره ای مشهور از جنبش سورئالیسم تبدیل شد. ماری-لور دو نوایل و ویسکونت و ویسکونتس چارلز اولین مشتری وی بودند. اشراف فرانسوی ، زن و شوهر ، در اوایل قرن بیستم سرمایه گذاری زیادی در هنر آوانگارد انجام دادند. یکی از مشهورترین نقاشی های دالی که در این زمان تولید شده است - و شاید مشهورترین اثر سوررئالیستی - تداوم حافظه (1931) بود. این نقاشی که گاهی اوقات Soft Watches نامیده می شود ، ساعت های جیبی ذوب شده را در محیطی منظره نشان می دهد. گفته می شود که این نقاشی ایده های مختلفی را در درون تصویر منتقل می کند ، اساساً اینکه زمان سخت نیست و همه چیز تخریب پذیر است.
در اواسط دهه 1930 ، دالی به دلیل شخصیت رنگارنگ خود به اندازه کارهای هنری بدنام شده بود ، و برای برخی از منتقدان هنری ، اولی تحت الشعاع دوم قرار گرفت. در حضورهای عمومی دالی که اغلب با سبیل اغراق آمیز بلند ، روپوش و چوب دستی استفاده می شد ، رفتارهای غیرمعمولی از خود نشان می داد. در سال 1934 ، جولیان لوی ، فروشنده هنر ، دالی را در نمایشگاهی در نیویورک به آمریکا معرفی کرد که باعث جنجال های زیادی شد. در یک توپ که به احترام او برگزار شد ، دالی ، به سبک پر زرق و برق مشخص ، ظاهر شد که در آن قسمت از سینه یک جعبه شیشه ای قرار داشت که حاوی یک برنج بود.

اخراج از سورئالیست ها
با نزدیک شدن جنگ در اروپا ، به ویژه در اسپانیا ، دالی با اعضای جنبش سورئالیسم درگیر شد. در "دادرسی" که در سال 1934 برگزار شد ، وی از گروه اخراج شد. او از موضع گیری در برابر مبارز اسپانیایی ، فرانسیسکو فرانکو (در حالی که هنرمندان سورئالیست مانند لوئیس بونوئل ، پیکاسو و میرو چنین موضعی داشتند) امتناع ورزیده بود ، اما مشخص نیست که آیا این امر مستقیماً به اخراج وی منجر شده است. به طور رسمی ، به دالی اطلاع داده شد که اخراج وی به دلیل تکرار "فعالیت ضد انقلابی مربوط به جشن فاشیسم در زمان آدولف هیتلر" بوده است. همچنین این احتمال وجود دارد که اعضای جنبش نسبت به برخی از بازیهای عمومی دالی ابراز شور کرده باشند. با این حال ، برخی از مورخان هنر معتقدند که اخراج وی بیشتر ناشی از نزاع با آندره برتون رهبر سورئالیست بوده است.

با زندگی هنرمند مورد علاقت آشنایی پیدا کن!...
ما را در سایت با زندگی هنرمند مورد علاقت آشنایی پیدا کن! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegihonarmandan zendegihonarmandan بازدید : 157 تاريخ : 19 آبان 1399 ساعت: 15:0