این اثر با اشکال مختلف انسانی برهنه و تصاویر نمادین نسبتاً ناراحت کننده و تاریک ، باعث ایجاد رسوایی در دانشکده دانشگاه شد. هنگامی که دو قطعه دیگر ، پزشکی و فقه ، در نمایشگاه های بعدی به نمایش درآمد ، با همان واکنش خشمگینانه ای روبرو شدند که در نهایت به دلیل عدم ابهام و پورنوگرافی بودن ، به دادخواست اصرار بر عدم نصب در مدرسه منجر شد. وقتی چندین سال بعد آنها هنوز در هیچ كجا به نمایش در نیامدند ، كلیمت عصبانی از کمیسیون كناره گرفت و در ازای نقاشی هایش هزینه را پس داد.
با وجود این ناامیدی ها ، موفقیت کلیمت در این مدت به اوج خود رسیده بود. علیرغم رد شدن در وین ، پزشکی وی در نمایشگاه جهانی پاریس به نمایش گذاشته شد و جایزه بزرگ را دریافت کرد و در سال 1902 جنس بتهوون او با استقبال گسترده مردم روبرو شد. اما شاید مهمترین ، در اوایل دهه 1900 ، كلیمت در میان آنچه كه معمولاً "فاز طلایی" خود نامیده می شود ، بود. كلیمت با شروع كار خود از Pallas Athena در سال 1898 ، مجموعه ای از نقاشی ها را خلق كرد كه از ورقه های طلای زینتی و چشم انداز دو بعدی تخت و یادآور موزاییك های بیزانس استفاده می كرد و چهره های برجسته ای را ایجاد می كرد. از جمله نماینده ترین این آثار می توان به "جودیت" (1901) ، "دانا" (1907) و "بوسه" (1908) اشاره کرد.
زنی در طلا
كلمت در سال 1907 "پرتره آدل بلوخ-بائر اول." (© 2015 Neue Galerie New York) مقاله را بخوانید: ماریا آلتمن كی بود؟ داستان واقعی پشت "زن در طلا"
عکس: © 2015 Neue Galerie نیویورک
شاید مشهورترین اثر کلیمت از این دوره ، "پرتره آدل بلوخ-بائر اول" ساخته 1907 باشد. این کار در سال 1903 توسط شوهر ثروتمند صنعت بلوچ-بائر انجام شد و این کار در اختیار خانواده بود تا اینکه در زمان جنگ جهانی دوم توسط نازی ها تصرف شد. در نهایت در گالری ایالتی اتریش به نمایش درآمد ، این نقاشی در آنجا ماند تا اینکه یکی از خواهرزاده های بلوخ-بائر ، ماریا آلتمن ، برای بازگشت آن علیه اتریش شکایت کرد. آلتمن در سال 2006 برنده پرونده خود شد و این نقاشی در ژوئن همان سال با حراج 135 میلیون دلار به فروش رسید. گذشته داستانی این اثر موضوع بسیاری از کتاب ها و مستندها بوده است و اخیراً محور اصلی فیلم زن در طلا است که هلن میرن را در نقش ماریا آلتمن بازی می کند.
مرگ و زندگی
شاید هیچ چیز نتواند خلاصه سالهای بعدی کلیمت باشد و بهتر از گفته های خودش کار کند: "من هرگز یک عکس سلفی نگرفته ام. من به عنوان یک موضوع برای نقاشی به خودم کمتر از دیگران ، بیش از همه زنان علاقه مندم. " در واقع ، اکثر کارهای بعدی او دارای طرح ها و نقاشی های زنان است ، به طور معمول در حالت های مختلف برهنه شدن یا برهنگی کامل. کلیمت که یک لیسانس مادام العمر بود ، در طول زندگی خود امور بی شماری داشت ، اغلب با مدل های خود ، و در این راه حدود 14 فرزند پدر داشت. با این حال ماندگارترین رابطه او با امیلی فلوژ بود. اگرچه ماهیت کامل دوستی آنها ناشناخته است ، آنها تا پایان عمر در شرکت یکدیگر بودند و نقاشی های مناظر طبیعی که قسمت عمده کارهای غیر پرتره بعدی او را تشکیل می دهند ، در تابستانهایی که با او و خانواده اش سپری شده است در Attersee ، دریاچه ای در منطقه Salzkammergut اتریش.
در سال 1905 جدایی وین به دو گروه تقسیم شد که یکی از آنها در حوالی کلیمت شکل گرفت. در همان سال ، او کمیسیون سقف اتاق غذاخوری کاخ استوکلت ، خانه بروکسل یک صنعتگر ثروتمند بلژیکی را دریافت کرد. کار در سال 1910 به پایان رسید و سال بعد نقاشی "مرگ و زندگی" وی جایزه اول را در یک نمایشگاه بین المللی در رم دریافت کرد. كلیمت این جایزه را از بزرگترین دستاوردهای خود دانست.
در ژانویه 1918 ، گوستاو کلیمت دچار سکته مغزی شد که باعث شد او تا حدی فلج شود. پس از آن در بیمارستان بستری شد و در آنجا به ذات الریه مبتلا شد و در 6 فوریه 1918 درگذشت. وی در قبرستان Hietzing در وین به خاک سپرده شد.
با زندگی هنرمند مورد علاقت آشنایی پیدا کن!...برچسب : نویسنده : zendegihonarmandan zendegihonarmandan بازدید : 153